آقای آسیابی، در پاسخ به سوال شما، من سه نکته به نظرم می رسه که اول، دومیشو میگم، دوم، سومیشو می گم، و در نهایت، اولیشو می گم
:
.
الف. بیا فالِت بگیرم جوونه شاخ شمشاد، آآآن، دو سال نشده سه تا زن می گیری با هم، بعدشم پنج تا پسر تپل مپل کاکل زری صاحب می شی، یکی از یکی بهتر، همشون میشن طراح خودرو و از این چیزایی که نمیدونم چیچیه... مرد حسابی، مگه من فالگیرم که بدونم آینده طراحی خودرو تو ایران چه جوریه؟!؟
.
ب. گویا کیبورد شما یه مقدار مشکلات داره و بعضی از کلیدهاش هر از گاهی، گیر میکننننننننننه <-- اینجوری.
.
ج. از شوخی گذشته، عدم نیاز به طراحی خودرو در داخل کشور، عدم نیازی کاذب است چون وقتی که داری چند نوع محصول را بدون تغییر تولید میکنی و از چند ماه قبل هم، یه سری تو نوبتند، خوب معلومه که با پایین ترین کیفیت و بالاترین قیمت می فروشی، که از دید کاسب کارانه، کاملا هم منطقی است (البته الان که دیگه منطقی نیست، یکی دیگه بجاش اومده)، چه نیازی هست که چیزی که داره فروش میره، تغییر کنه؟
اصلا چه لزومی داره ایران، خودرو تولید بکنه، خوب وارد کنه، خودرو که کالای استراتژیک نیست، اصلا مگه ایران پیشینه ای تو این زمینه داشته؟ مگه نه اینکه که اگه همین الان یه تیکه از قالب خراب بشه، باید یه نفر از کره بیاد اونو درست کنه؟ به نظر من ایران باید اول حداقل ها و پایه های تولید صنعتی شو تقویت کنه، از جمله قالب سازی. یکی از بدترین اتفاقاتی که میتونه برای یه کارخونه بیوفته اینه که قالب خراب بشه، و قالب ساز داخل ایران نباشه، چون اونا هم مثل گچ کارهای ساختمان، روی کار همدیگه کار نمی کنن. ولی موضوع اینه که مثلا کارخانه ا. خ. این همه کارگر و کارمند داره که باید کار کنند، از طرف دیگه کدوم کشوری میاد با قیمت بالا یک کالای بی کیفیت رو بخره؟ حالا شما مثلا بهترین دیزان رو برای بدنه یا اینتریور خودرو انجام بده، ولی حداقل کیفیت عملکردی رو نداشته باشه. برات مثال می زنم: دیزاین بدنه پژو 405 و RD تا حد زیادی مشابهه، پس چرا مثلا بعضی از اون افرادی که RD دارن، لوگوی روی درب صندوق عقب ماشین رو می کنند که معلوم نباشه چیه؟ (فقط مثال بود، اونایی که آر دی دارند یه موقع ناراحت نشند، مثال زدم برای مقایسه، در مثل هم که...مناقشه نیست!
.
ولی اگه بحث رقابت پیش بیاد.... اون موقع طراحه خودروئه که رو هوا می برن!!! به نظرتون تخیلی میاد؟ نمی یاد؟ پس تخیلی میاد!
یه مثال بدون مناقشه دیگه هم بزنم و برم.
شما فرض کن می خواهی تلفن ثابت بگیری، چون بازار مونوپوله، هر جوری که دلشون بخواد باهات رفتار می کنند، درست مثل اون موقعی که فروش سیم کارت موبایل انحصاری بود و قیمت هر کدومش سال 74 دو سه میلیون تومان اون موقع بود (یه جوری می گم که انگار دوره احمدشاه قاجار بوده!). حالا چون بحث رقابت پیش اومده، همون شرکت میاد توی تبلیغات تلویزیونیش به مشتری التماس میکنه که بیا یه سیم کارت از من بخر به دو زار، روش ال می دیم، بل می دیم، یکی بخر دوتا ببر، بگو چه شماره ای دوست داری عزیزدلم، که همون شماره رو با پست رایگان بیارم دم در خونت تحویل بدم. آیا این موسسه فهمیده رفتار قبلی اش غلط بوده و الان داره تکریم ارباب رجوع می کنه؟ پس چرا برای فروش خط تلفن ثابت نمی یاد التماس بکنه؟ پس دیزاین خودرو در ایران برای تولید شدن همان خودروی طراحی شده، دیگه زیاد هم به نظرتون تخیلی نمی یاد.
.
حالا، من نمی دونم شما تا چه حد در مورد تصمیمت برای طراحی خودرو مصممی، چون معمولا اگه آدم اینقدر در مورد چیزی مصمم باشه، دیگه در مورد بازار کار آینده اش خیلی فکر نمی کنه؛ حالا، فرض محال که محال نیست: مثلا شما علاقه مند. شما رو نمی دونم که دوست داری چه تصمیمی بگیری، ولی در شرایط موجود، "اگر من جای شما بودم" و این هدف را داشتم، اول میرفتم لیسانس مکانیک ساخت و تولید می خوندم، بعد فوق لیسانس مکانیک سیالات می خوندم و به موازات اونها، در کلاس های آزاد دیزاین خودرو و مباحث هنری هم شرکت می کردم.