اتاق گفتگو
دسته بندی موضوعی
● تمام گفتگوها  ● کنکور کارشناسی طراحی صنعتی
● کنکور کارشناسی ارشد طراحی صنعتی ● المپیاد طراحی صنعتی
● اخبار فوری ● دانشگاه های ایران
● دانشگاه های جهان ● لینک ها و مطالب جالب
● پیشنهاد، انتقاد، مسائل مربوط به سایت ● گپ دوستانه و شخصی
● درخواست کمک و نیازمندی ها ● بدون دسته بندی
برای مشارکت در گفتگوها وارد شوید / ثبت نام کنید
   می پسندم 2
نمی پسندم 0
اگر کسی واقعا بخواد بدونه که فضای فلک زده ی صنعت ایران چرا به این روز افتاده و ایا همیشه همینطوری بوده بهتره با مطالعه تاریخ واقعی مملکت خودش ببینه اصلا صنعت چجوری وارد ایران شد و تا کی در حال رشد بود و چه بلای خانمان سوزی در چه تاریخی، صنعت ( و بقیه چرخه های اقتصاد) ایران رو به این وضعیت رسوند.
تا زمان قاجار ما چه میدونستیم بانک چیه ارتش چیه اموزش و پرورش چیه ( همون مکتب و ملا کارمون رو راه مینداخت) دانشگاه چیه گمرک چیه معافیت مالیاتی چیه سوبسید چیه و...
خلاصه با همت مردان وطن پرست و سخت کوش به همه اونا رسیدیم و به دنیا ثابت کردیم ما بدون نفت و فقط با مالیات قندوشکر و چای راه اهن میسازیم و تمام ارکان یک مملکت مدرن رو وارد یه کشور عقب مونده میکنیم
ولی ما به این چیزا راضی نبودیم از سال چهل و چهار تا پنجاهو پنج تولید ناخالصمون رو سه برابر نقدینگی کردیم اتفاقی که الان تو کشور های صنعتی هم کم رخ میده
توی برنامه عمرانی سوم ( که اون زمان عمل بود نه حرف) طرح های مهمی مثل تأسیس کارخانه ذوب آهن، ماشین ابزار، تراکتورسازی، تولید الومینیوم و کارخانه پتروشیمی و.. تأسیس کردیم
بیکاری یک رقمی شد ینی چیزی شبیه به اتحادیه اروپا
ولی ما به این چیزا و صنایع سنگین و کلان مثل فولاد و سیمان و مس الومینیوم قانع نشدیم
ما به دنبال برند ایرانی بودیم. که موفق هم شدیم کفش ملی کفش بلا کفش وین ایران ناسیونال لوازم خانگی مدرن ایران توشیبا صنایع پارس الکتریک قوه پارس ارج پلاسکو و نساجی ایران و... همگی خصوصی بودن و یک ریال از بیت المال استفاده نمی کردن.
کارافرینان این صنایع کیا بودن. همگی در بچگی تو فقر بودن ولی چون بستر امکان توسعه رو بهشون میداد و جامعه پذیرای عدالت اجتماعی بود این صنایع شکل گرفته بودن. وام های کلان در اختیار نهاد های فاسد قرار نمیگرفت تا سه هزار میلیاردی که باید تو آبادانی مملکت خرج بشه غیب بشه.
همه اینها بعد از انقلاب یا فرار کردن یا اعدام شدن یا مصادره اموال شدن یا هر سه کار باهاشون انجام شد. بنیاد شهید و مستضعفان هم تمام صنایع ملی رو در اختیار گرفت و هر روز در یکیشون به خاطر ورشکستگی تخته شد و با هر تحریمی که تصویب شد یک گروه از صنایع تعطیل شد. مملکتی که حتا از نظر صنعت و اقتصاد از کره و ژاپن بسیار بالاتر بود حالا مردمش خودشونو در حد چین هم نمیدونن.
محدثه بندار:
15:17   |   1392/4/15  
ببینید؛دقت کنید...
خانم cezibel دقیقا دنبال همین هستن و شما عزیزان با دلسوزیتون دارید کاری میکنید که همه کسانی که این بحثا رو میخونن،بیشتر و بیشتر عصبی بشن...
ایشون قصد گفتن هیــــــــــچ چیز مشخصی رو ندارن،قصدشون ایجاد بحثه،حالا به هر قیمتی...
من فکر میکنم لزومی به جبهه گیری و یا حتی مباحثه با این شدت با ایشون نیست... ایشون قرار نیست به حرف بقیه گوش کنن؛ایشون نظرشونو(که دقیقا مشخص نیست چیه)میدن و هیچ یک از ما نمیتونیم تغییری توی نظرشون بدیم...
من فکر میکنم همیشه هم نباید دیگران رو از اشتباه در آورد؛بعضی افراد راحتترن که توی اشتباه شیرجه بزنن و با تمام قدرت شنا کنن...خب،پس چرا ما نباید به نظرشون احترام بذاریم؟؟؟؟
بعضی افراد سعی دارند همیشه با تمام قوا با همه چیز مخالفت کنن،بعضی از ارزش ها رو ضد ارزش نشون بدن و بر عکس،خب به نظر من،دوستانه ترین راهی که میشه برای مواجهه با این دسته افراد پیش گرفت اینه که: از همون ابتدا با اولین حرف مخالفی که زدند،لبخندی زد و حرفشون رو تایید کرد،تا هم اون افراد لازم نباشه خودشونو خسته کنن و نه شما خودتونو خسته کرده باشین(لطفا به این نکته توجه کنین که تا وقتی کسی خودشو به خواب زده،نمیشه از خواب بیدارش کرد).
خانم عزیز شما توی هر جمله از حرفاتون به یه عالمه آدم توهین میکنین...چطور به خودتون حق میدین،من نمیدونم!!!!
شرمنده که دخالت میکنم دوستان،اما من فکر میکنم نادیده گرفتن بعضی مسائل برای دو طرف بهتره...
همگی موفق باشید
 
می پسندم 5
    
نمی پسندم 0
علی شیخ پور قاسمی نیا:
15:35   |   1392/4/15  
cezibel
مگر همین خود شما نگفتین همه پیشرفت ها بعد از انقلاب حاصل شد؟ بعد وقتی تو جوابتون میگن که استارت پیشرفت ها 200 سال پیش خورد، شما هم دست پیش می گیرین میرین 2000 سال پیش و طرف رو محکوم میکنید که تاریخ نمیدونه. این دومین نمونه از سفسطه شما در نوع بحث کردنه (بعد از تذکر در مورد خلط ردن مباحث مادی و معنوی). بنده یکی یکی اینها رو مطرح میکنم که ان شالله در آینده دیگه وقتمون روی این مشکلات صرف نشه. ولی شما هم انصافا اگر عمدا سفسطه نمی کنید، یک مروری در سابقه گفتگوها بکنید و ببینید چند نفر آدم رو از ادامه گفتگو منصرف کردین و چند نفر رو قانع کردین؟ این اصلا علامت خوبی نیست که انسان فکر کنه روشش درسته ولی نتیجه تلاشش منفی باشه و روشش رو عوض نکنه. شما به خاطر علاقه ای که به میهن و دین و اعتقادات دارین (که البته همه ما هم داریم)، نمیخواین قبول کنین که مشکلات جدی مردم رو اذیت میکنه و فکر می کنید که اعتراف به وجود مشکلات، اسلام و انقلاب و شهدا رو زیر سوال میبره. برای همین هم اگرچه در نصف حرفهاتون مجبور میشید به واقعیت ها و مشکلات اعتراف کنید و 12 پاراگراف بدبختی های زندگی رو شرح بدین، ولی در نصف دیگه از عزت و اقتدار و تک تازی ایران در جهان صحبت می کنید و فکر می کنید که با این نوع دفاع از اسلام و انقلاب و شهدا دفاع می کنید. در حالی که دفاع واقعی رو کسانی می کنند که وجود مشکلات رو پذیرفتند و به جای دفاع، به دنبال کار و فعالیت و تولید هستند. این بار کج به منزل نمیرسه و تمام سال های بعد از انقلاب هم به خاطر همین مشکل، بسیاری از ریشه یابی های مشکلات و اعتراف به مشکلات، در مرحله استارت باقی مونده. شما هم خواهشا همکاری کنید از این مرحله که مربوط به اشکال فلسفی در ذهن شماست عبور بکنیم و یک مقدار بحث ها رو عملیاتی تر و واقع بینانه تر پیش ببریم.
من فکر کنم آخرین بازمانده ای باشم که هنوز حوصله موشکافی و کمک به مشکل شخصی شما رو دارم. امیدوارم با طولانی تر شدن این نوع استدلال، من رو هم به جمع افراد ناامید اضافه نکنید.
 
می پسندم 4
    
نمی پسندم 0
مهندس :
15:53   |   1392/4/15  
سایته رو یافتم خودم. / ایمیلم رو (برا یه مدت) عمومی کردم. کسی جدا کنجکاو یا مشتاق بود ببینه "ما چی میگیم" و منبع خواست و کلید واژه، ایمیل بزنه.
خانم سزیبل هم که آدرس شون تو پروفایلش هست.
نظرم اینه که بحث های اینجا و اینجوری (با شرایط و جو ش) احتمال نداشتن نتیجه ش بالاست و کلا درگیر بحث بی نتیجه نشدن بهتره
 
می پسندم 0
    
نمی پسندم 0
[بی نام] :
17:52   |   1392/4/15  
باشه بحث ها عملیاتی بشه
بی خیال مشکل فلسفی من
برگردید به بحث های خرداد من از همون روز 15 خرداد با وجودی که هنوز وارد این رشته نشده بودم پیشنهاد دادم تیمی اینجا تشکیل بشه تا به جای گپ زدن های خسته کننده سره مسائل کنکور حداقل مشکلات اطلاع رسانی و تبلیغ رسانه ای این رشته توسط اعضای سایت حل بشه

حتی خودم با وجودی که کارهای زیادی دستم بود وقت گذاشتم تا صحبت ها و تصمیمات اولیه از طریق همکاری اعضا انجام بشه و قبول کردم که اغلب کارهارو خودم انجام بدم و حتی حاضر شدم سرمایه هم بگذارم
اما نتیجه چی شد؟

گفتم شاید مانع منم و احساسات انقلابی ام رفتم کنار تا دیگران ادامه بدند
اما مشارکت اعضا به خصوص از تحصیل کرده گان این رشته حتی به تنظیم یک نامه فراخوان هم نینجامید
و من ترسیدم به سرنوشت خانم اردستانی دچار بشم یه نفره این همه تلاش کنی واسه برقراری ارتباط بین صنایع و دانشگاه بعدش نتیجه تلاش هات در اثر نمی دونم شاید حمایت نکردن دیگران ناپیدا و محو و نامعلوم باشه و فقط یک ایمیل شخصی باقی بمونه که ارتباط از طریقش بی فایده است
تازه کلی هم از دیگران طعنه و تمسخر حرف های بازدارنده بشنوی
 
می پسندم 0
    
نمی پسندم 0

راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما