طراحی صنعتی ایرانی

میخواستم در باره بحث زیبایی من هم مطلبی رو بگم.
بنظر من دوستان خیلی خوب در این باره صحبت کردن همونطور که خانم یزدیان گفتن درک از زیبایی نسبی است. به طور مثال گروهی از قبایل آفریقایی گردن بسیار بلند و غیر طبیعی خانمها برایشان زیباست. ولی در جای دیگر دنیا پاهای بسیار کوچک و غیر طبیعی خانمها آنها را زیباتر نشان می دهد.
ولی با این همه فرمایش آقای درگزی هم قابل تامل است چرا بعضی پدیده ها بنظر تعداد افراد بیشتری زیباست. آیا نقطه مشترکی وجود دارد؟ آیا می توان درک درستی از این نقطه مشترک بدست آورد تا در طراحی ها از آن استفاده کرد؟
شاید بتوان به این سوالات اینگونه پاسخ گفت:
بله طبیعتا این نقطه مشترک وجود دارد. و آنهم اینکه ما انسانها در یک محل بسیار کوچکی بنام کره زمین زندگی میکنیم. و ابزارهای دریافتمان از حقیقت پدیده های روی زمین مشترک است. اگر شما از همه انسانهای نرمال کره زمین سوال کنید گل زیباست مطمئن باشید پاسخ همه مثبت است. وقتی طاووس بالهای خود را میگشاید. بدون تردید همه زیبائیش را تحسین می کنند. و برای همه انسانهای نرمال روی کره زمین با هر نژاد و رنگ و فرهنگی صدای زمزمه جویبار زیباست.
ببخشید من قصد ندارم موضوع را خیلی شاعرانه نگاه کنم نه! بلکه میخواهم به حقایقی توجه کنیم که شاید از آنها غافل باشیم.
اتفاقا من نگرشم به طراحی صنعتی بیشتر صنعتی است تا هنری ولی این را درک کرده ام هرچه پدیده ای راکه انسانها می آفرینند نزدیکتر به طبیعت باشد جامعه ای که آن را می پزیرد بزرگ تر است.
شاید دوستانی که متوجه منظور من نشده باشند بگویند خوب مثلا 206 که آقای درگزی مثال زدند چقدر به طبیعت نزدیک است؟ باید بگویم اولا مقبول بودن 206 تنها به دلیل زیبایی آن نیست. بلکه پارامترهای بسیاری در مقبولیت آن موثر است. این را بسادگی می توان با یک تحقیق ساده بدست آورد مثلا شما یکی از کانسپ های هم دوره 206 شرکت مزدا را همراه با تصویر 206 برای مقایسه زیبایی به افراد مختلف نشان دهید آنگاه نتیجه را خواهید دید. ولی اگر قرار باشد فرد آزمایش شونده خریدار یکی از آنها باشند آنوقت نتیجه متفاوتی را خواهید داشت.
خیلی نوشتم شاید از حوصله دوستان خارج باشه. با پوزش