اتاق گفتگو
دسته بندی موضوعی
● تمام گفتگوها  ● کنکور کارشناسی طراحی صنعتی
● کنکور کارشناسی ارشد طراحی صنعتی ● المپیاد طراحی صنعتی
● اخبار فوری ● دانشگاه های ایران
● دانشگاه های جهان ● لینک ها و مطالب جالب
● پیشنهاد، انتقاد، مسائل مربوط به سایت ● گپ دوستانه و شخصی
● درخواست کمک و نیازمندی ها ● بدون دسته بندی
برای مشارکت در گفتگوها وارد شوید / ثبت نام کنید
   می پسندم 0
نمی پسندم 0
متاسفانه آدمها دانشمندی رو با خردمندی اشتباه می گیرند.
با افزوده شدن سطح تحصیلات، انسانها شاید (دقت کنید: شاید) دانشمند شوند اما برد با کسانی است که خردمند باشند. انسانهای خردمند از دانش خود استفاده می کنند.
متاسفانه من درک نکردم که دوستان عزیز چرا این قدر تب فوق دارن؟
بد نیست به مساله واقع بینانه نگاه کنیم با فوق لیسانس چی کار میشه کرد که با لیسانس نمیشه؟؟؟
آها فقط میشه استاد دانشگاه شد!!!
موقعیت اجتماعی خوب، حقوق نسبتا مطلوب و...
واقعا عالیه طراح میشیم که طراح تربیت کنیم !!!


   می پسندم 0
نمی پسندم 0
به نظر من راه های متنوعی برای سبک زندگی وجود داره که در ایران به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی این موضوع اصلا مطرح نیست. دوستانی که در خارج از کشور و به خصوص اروپا تحصیل می کنند متوجه میشند که افراد به هیچ وجه دنبال مدرک نیستند و به خصوص دکترا خوندن فقط مختص کسانیه که علاقه زندگیشون رو در کتاب خوندن و مطالعه و مقاله پیدا کردند؛ در حالی که در ایران به خاطر یک ترس از موقعیت اجتماعی و وضعیت شغلی در آینده، همه چشم بسته تا جایی که بتونند پیش میرند و هرجا که نتونستند ادامه بدن، تازه به فکر میافتند که حالا چطور باید زندگی کرد و این ترس، ترسیه که به نظر من در نسل ما بسیار شدید شده و احتمالا در نسل پدران و مادران ما به این شدت نبوده.
به هرحال، به نظر من ادامه تحصیل در درجه دکترا و با یه کم تخفیف در فوق لیسانس، به شرطی میتونه به رضایت از زندگی کمک کنه که شما علاقه زندگیتون رو در مطالعه و تحقیق پیدا کرده باشید؛ وگرنه یک جایگزین بسیار مناسب برای ادامه تحصیل، میتونه سریع وارد شدن به بازار کار و کسب تجربه کار حرفه ای باشه که لذت مخصوص خودش رو داره و احتمالا برای افراد بسیار بیشتری، لذت بخش تر از تحصیل بی هدف و بدون لذت خواهد بود.
در مجموع من فکر می کنم که انسان ها نه تنها در موضوع درس، بلکه در کل زندگی ها دچار یک نوع توهماتی هستند که تو این مطلب به طور کامل تری این موضوع رو شرح دادم. خوشحال میشم اگر حوصله داشتید، سر فرصت این مطلب طولانی رو بخونید و نظراتتون رو بنویسید.
http://einshinghaf.persianblog.ir/post/172


   می پسندم 0
نمی پسندم 0
سلام به دوستان مخالف و موافق
بسیار ممنونم از پاسخ هوشمندانه ای که دادید
این، موضوع کارشناسی ارشد طراحی صنعتی رو به یک چالش تبدیل میکنه که فضای تالار گفتگو رو به میز گردی در جهت مناظره نظرهای مختلف تبدیل خواهد کرد که بهترین دستاورد این تالار میتونه باشه
خانم یا آقای یزدیان، که نمیدونم دانشجو هستید یا فارغ التحصیل، پروفایلتون سفید امضا بود
در هر صورت در مورد پاسختان باید عرض کنم
اولا منم معتقدم... اصولاً زندگی برای هر کسی چیزهایی رو میطلبه که کاملاً منحصر به شرایط اون فرده... ولی صحبت من اینه که راه درست برای رسیدن به اون چیزی که میطلبیم چیه ؟
آیا چون همه دم فارغ التحصیلی دم از ارشد میزنن راه رسیدن به طلبیده های ما هم همینه ؟ یا....
.
دوما شما فرمودین گاهی باید بالا رفت؟ عزیزم تو زندگی همواره باید بالا رفت، همواره باید مبارزه کرد در جهت رشد و ارتقا دادن خودومن از جائی که هستیم به جائی که براش ساخته شدیم، جائی که لیاقتشو داریم، من اصلا منظورم این نبوده که رشد نکنیم و بالا نریم،
بحث من اینه که تلقی ما از بالا رفتن چیه ؟ و چی باید باشه ؟
نه اینکه بالا نریم
این که میگم جریان زدگی یعنی همین، که اگه احسان درگزی به فوق لیسانس اعتقاد نداره پس به رشد و تعالی اعتقاد نداره و هرکی که فوق خونده الزاما رشد کرده و بالارفته...
.
اما با یک قدم حتی کوچیکش که گفتید موافقم شدید
.
اینکه ایمان مقصودی هنوز مدرکش رو نگرفته که صحبت منو بیشتر تائید میکنه، لازمه بدونید جرجتو جیو جیارو (auto design) طراح لامبورگینی و تعدادی از مدلهای فیات و پژو که اصلا تحصیلات اکادمیک نداره
.
سوما دوست من اگه صحبت از بالا رفتن میکنی هیچ وقت به خودت تخفیف نده، لذت کار دانشجوئی جای خودش، صحبت از لذت کارهائیه که در ذهن ما متولد میشه و در پشت ویترین مغازه ها و در سبد خرید مردم جای میگیره، میبینی که فکری که تو بهش رسیدی در فرایند زندگی کسانیه که تو به مشکلشون فکر کردی و براشون راه خلاقه کشف کردی
لذت کار دانشجوئی مال دوران دانشجوئیه ولی شما دارید فارغ التحصیل میشید
.
نسخه هم نپیچیدم، تجربه خودمو با منطق خاص خودم گفتم
در مورد تائید نظر خانم قلیزاده باید عرض کنم کسی که فوق خونده و با این نظر موافقت میکنه پس جای تامل بیشتر روی صحبت های من باز میکنه نه اینکه ایشون رو شریک جرم من کنید، وقتی استاد شما نظر موافقی با این قطعیت میدن یعنی همون مقدار که تحقیق میکنید کدوم کلاس کنکور انتخاب کنید، همون مقدار هم در ضرورت وجودی اینکه چرا ارشد بخونید تحقیق کنید، این خودش یه پروژه است که مطابق مطالبات شما راه درست کدومه
که اگر این کار رو کرده باشین، هر تصمیمی که بگیرید درست خواهد بود
.
البته در مورد اینکه مطالبات یک شخص بر مبنای شخصیتی که داره و راهی که تا الان رفته هم صحبت دارم
من نمیتونم قبول کنم کسی که هوش و شخصیتی در حد قبولی رشته طراحی صنعتی داشته و این راه رو تا پایان دوره کارشناسی اومده مطالباتش در حد لذت از کاره دانشجوئی باشه یا ارشد رو نشانه رشد بدونه،
همه ما میدونیم آرمان یه طراح صنعتی چیه....
و همه صحبت من هم اینه که اون آرمانو مطالبه کنیم نه چیز کمتری.....
.
ولی این یکیو در گوشتون میگم، دور بره خودم هر کی که فوق خونده میشناسم پشیمونه، نکه پشیمون باشه ها، نه، ولی معتقدن اون بتی که از فوق تو ذهنشون ساخته بودن نبوده
.........
از شما و خانم قلیزاده هم تشکر میکنم که بی تفاوت از کنار صحبت من نگذشتید
و از ته قلب براتون آرزوی موفقت و رشد روز افزون میکنم


   می پسندم 0
نمی پسندم 0
"Persian Designer's Stuffs"
invite you to join
"Persian Designer's Stuffs"
http://www.facebook.com/group.php?gid=58590164056


   می پسندم 0
نمی پسندم 0
آرزو جان بگو سراپا گوشیم!

   می پسندم 0
نمی پسندم 0
حدیث جان ممنون از پیشنهادت منم برای سال بعد دارم تحقیق میکنم
اما در مورد اینکه بعضی دوستان مثل آقای درگزی در مورد خوندن ارشد زیاد نظر موافقی ندارند باید بگم اصولاً زندگی برای هر کسی چیزهایی رو میطلبه که کاملاً منحصر به شرایط اون فرده. گاهی باید بالا رفت حتی اگه یک قدم کوچیک باشه و آدم فکر کنه به همون یک قدم احتیاج داره تا به کمال مطلوبش نزدیکتر بشه
آقای ایمان مقصودی که فکر نمیکنم هنوز هم مدرکشون رو از هنر و معماری گرفته باشن طبق شرایط و مطالبات خودشون عمل کردن و البته که همه کسانی که حتی در حد پروژه های دانشگاهی کاری کردن لذت بردن از طراحی و... در حیطه عملی براشون کاملاً ملموسه
به نظر من نمیشه نسخه ای برای همه پیچید مثلاً سرکار خانم قلیزاده که من افتخار دانشجویی در محضرشون رو داشتم صحبت های آقای درگزی رو تایید کردن اما خودشون قبلاً تحت شرایطی به ادامه تحصیل فکر کردن که الان اینجان
در هر شکل باید دونست که هر کاری در جایگاه خودش با ارزشه البته اگر با بلوغ و فکر همراه باشه نه صرفاً به قول دوستان وقت سوزوندن حالا میخواد تحصیل توی دانشگاه خیابون بغلی باشه یا آرت سنتر یا شرکت در مسابقات جهانی و کار و...
ممنون از توجهتون

   می پسندم 0
نمی پسندم 0
اقای شیخ پور بابت توضیحاتتون ممنون.
خیلی خوب بود.

   می پسندم 0
نمی پسندم 0
من سال 85، تاریخ رو 65 درصد، مبانی رو 55 درصد و زبان رو 25 زدم. البته همش رو با کمی گرد کردن گفتم. رتبه مرحله اولم شد 8 و با عملی شد 6. سال 85 زبان سخت بود و کسانی که تونستند زبان رو خوب بزنند خیلی جلو افتادند. کلا اگر تاریخ و زبان رو خوب بزنید جلو میافتید. ولی مبانی رو اگر خوب بزنید خیلی جلو نمی افتید و برعکس اگر مبانی رو بد بزنین خیلی عقب میافتید. در کل فکر می کنم هر چقدر هم که کنکور سخت يا آسون بشه، اگر هر سه درس رو حدود 55 بزنید احتمالا تک رقمی خواهید شد.

   می پسندم 0
نمی پسندم 0
ممنون.

   می پسندم 0
نمی پسندم 0
esme animation: WALL-E