در حالی که چالش ها و فرصت هایی که رو در روی کسب و کارها، سازمان ها، و جوامع قرار گرفته اند روز به روز پیچیده تر شده و بازیگران عرصه کسب و کار متنوع تر می شوند، روش "تفکرطراحی" نقش پررنگ تری در یافتن مسیر به سمت جلو بازی می کند.
واژه "دیزاین" یا طراحی به طور سنتی به عنوان زیبا سازی بصری اشیا مانند محصولات، تارنماها، بناها یا البسه استفاده می شده. اما به طور فزاینده ای مفهوم این واژه گسترش یافته و نه تنها مصنوعات را در بر می گیرد، بلکه شامل خدمات استراتژیک و سیستم هایی نظیر مدل های کسب و کار می شود. شرکت های موفقی نظیر IDEO و Apple از بهترین نمونه هایی هستند که طراحی را فراتر از ظاهر محصولات و خدمات داسته اند و آن را به کارایی تعمیم می دهند.
تفکرطراحی روشی خلاق در حل مشکلات با رویکردی انسان محور بوده و نمایانگر آلترناتیو قدرتمندی برای شیوه های مرسوم و سنتی مدیریت در دهه های اخیر می باشد. نوآوری پروسه ای پیچیده و غیر خطی است و تفکر طراحی ما را در این مسیر به سوی راه حلی خلاق هدایت می کند. امروزه بسیاری از شرکت های موفق و پیشرو نظیر P&G، SAP نه تنها از این روش برای خلق راه حل ها و محصولات نوآورانه استفاده می کنند، بلکه آن را درون سازمان نهادینه کرده تا آنجا که فرهنگ سازمان را بدین وسیله تغییر داده اند.
همه روزه به خیل شرکت ها و سازمان هایی که از این روش برای رویارویی با مسایل پیش رو و تبدیل چالش ها به فرصت ها بهره می برند افزوده می شود. لازم به ذکر است که تفکر طراحی پروسه ای است که نه تنها به طور فزاینده ای مورد توجه بخش خصوصی قرار می گیرد، بلکه دولت ها نیز در جوامع پیشرو در طراحی تفکر انسان محور سرمایه گذاری می کنند. این متد خلاقیت را در انحصار گروهی خاص نمی داند و فرصت تعامل به سوی یافتن راه حل های نو را برای افراد از تخصص ها و سوابق گوناگون فراهم می کند. امروزه تفکر طراحی در بهترین مدارس مدیریت، طراحی و مهندسی در سرتا سر دنیا تدریس می شود و هر ساله تعداد بیشتری از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی آموزش این متد را در برنامه ی آموزشی خود می گنجانند.
نمای کلی
پروسه ی تفکر طراحی با تلاش برای فهم بهتر چالش یا مسیله در گروه چند تخصصی آغاز می شود. بر خلاف رویه ی معمول که در همان ابتدا به ساکن به دنبال راه حل می گردیم، در این مرحله فکر را محدود به یک راه حل ممکن نکرده و در صدد تحقیق و درک بهتر چالش بر می آییم. هدف از این مرحله شناسایی نیازهای بازیگران درگیر مسأله با استفاده از روش مشاهده و مصاحبه و تلاش برای همدلی با آنها می باشد. به بیان دیگر در این مرحله است که ما با کاربر و نیازهایش آشنا می شویم و تلاش می کنیم هر چه بیشتر خود را به او نزدیک کرده تا نیازهایی که بیان نشده را بیابیم.
در قدم بعدی به تجزیه و تحلیل داده های بسیاری که از مرحله نخست به دست آمده می پردازیم تا تعریف دقیق تری از صورت مسأله داشته و حتی گاهی چالش را باز تعریف کنیم.
مرحله سوم زمان خلق ایده های نو می باشد. به بیان دیگر حال که ما با کاربر و نیازهایش آشنا شده و چالش را باز تعریف کرده ایم، زمان فکر کردن به راه حل فرا رسیده است چرا که تنها با طرح پرسش مناسب می توانیم راه حل مناسبی بیابیم. استفاده از تکنیک های متفاوت "Brain Storming" به خلق ایده های فراوان در این مرحله کمک می کند. افراد در گروه ایده و یا ایده های مورد علاقه خود را به بحث گذاشته و نهایتا گروه تصمیم می گیرد کدام ایده را دنبال کند.
حال زمان ملموس کردن ایده و ساخت نمونه ی اولیه چه به صورت محصول و چه به صورت خدمات فرا رسیده است. هدف از ساخت نمونه اولیه تست کردن آن توسط کاربر و مشاهده ی ارتباطی است که کاربر با آن برقرار می سازد. در این مرحله از تکنیک ها و ابزار مختلف برای ساخت نمونه اولیه می توان بهره جست، اما بهتر است تا نمونه اولیه تا حد ممکن ارزان و ساده باشد تا بتوان تغییرات مورد نیاز را بعد از تست و دریافت بازخورد از کاربر به سرعت و با کمترین هزینه انجام داد. لازم به ذکر است که تمام مراحل در پروسه ی تفکر طراحی قابل تکرار بوده و در هر مرحله ای می توان به مراحل قبل بازگشت.
نویسنده: مانا طاهری
راه های ارتباطی: اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما |