ارسال کننده: Phoenix
تاریخ: 1393/02/28
تعداد بازديد : 8644

آرش بادیانلو

کم نیستند ایرانی هایی که این روزها نامشان برای دپارتمان های طراحی خودروسازان بزرگ دنیا مبدل به یک برند و پشتوانه شده است. اسامی مثل نادرفقیه زاده از اعضاء تیم طراحی ب ام و، هرمیداس اتابکی از اعضاء اسبق تیم طراحی رنو و... . اما نسل جدید جوانان ایرانی چه آنهایی که سال های پیش مهاجرت کردند و چه آنهایی که امروزه در ایران در رشته طراحی صنعتی مشغول به کارهستند، بارها با خلاقیت خود ثابت کرده اند که حرف های فراوانی برای گفتن دارند.

یکی از این جوانان آرش بادیانلو است. متولد و ساکن ایالات متحده. تحصیل کرده طراحی صنعتی در Academy Of Art. جوانی که در کمپانی های بزرگی چون فولکس واگن، رنو، کار کرده و در ایستگاه آخر به استودیوی طراحی هیوندای در ایالات متحده رفت. جایی که خیلی از کارشناسان معتقدند هسته شکل گیری بسیاری از مدل های هیوندای برای معرفی به بازار دنیاست. در یک گفتگوی صمیمانه با آرش نشستیم و تا کمی از او فعالیت هاش و نظراتش درخصوص شرایط حال حاضر طراحی خودرو در دنیا بشنویم.

1. آرش کمی از خودت برایمان بگو. متولد چه سالی هستی و چند سال است در ایالات متحده زندگی می کنی؟
من دربهار سال 1980 (همان 1359 خودمان) در سن دیگو-کالیفرنیا متولد شدم، بخشی از فرهنگ و سنت های ایرانی را با خودم دارم، پدر یک خلبان ایرانی بود و مادرم اسپانیایی-اسکاتلندی است و ازآنجا که در آمریکا بزرگ شدم به ورزش های آمریکایی، موزیک راک و هیپاپ و هرآنچه مربوط به چرخ بشود علاقه دارم.

2. چه اتفاقی باعث شد تو به سمت طراحی صنعتی و خصوصا طراحی خودرو جذب شوی؟ آیا دردروان کودکی خوب نقاشی می کردی؟ یا این یک حسی بود یک روزی به تو گفت که باید این رشته را انتخاب کنی؟
من مدت زیادی است که نقاشی می کنم و اولین کارکشیدن (اسکچ کردن) هواپیمای خاله ام بود، چون خاله من در نیروی دریای آمریکا کار می کرد، من برای اون هوایپماهای زیادی کشیدم و اون می تونست این طرح ها رو به سرکار ببره و بسازه. فکر کنم اون زمان شش سالم بود و این شغل رویایی ام شده بود. سال ها بعد زمانی که در دبیرستان تحصیل می کردم مسابقات خیابانی در سن دیه گو خیلی محبوب بود و همین مسله کشش و تمایل مرا نسبت به ماشین بیشتر کرد و در اون زمان نمی دونستم که طراحی خودرو هم وجود داره. تا اینکه روزی یکی از دوستان ژاپنی ام یعنی "تام ماتسوموتو" را درکتابخانه مدرسه دیدم که درحال آماده کردن پورت فولیو برای رشته طراحی ماشین بود و پس از اون و با تشویق و کمک های پدر و مادرم به نوعی راه "تام" را ادامه دادم. در اون زمان هیچ وقت فکرنمی کردم که روزی در چنین کمپانی هایی کار کنم.

3. پس از پایان تحصیلات دبیرستان چه اتفاقی افتاد؟ کالج و بعدش دانشگاه؟ در چه دانشگاه و یا کالجی industrial design را شروع کردی؟
در ابتدا تصمیم داشتم مثل "تام" (دوست ژاپنی ام) به Art Center در پاسادنا برم. . اما خوب ورود به اونجا دراون زمان خیلی سخت بود، به خاطر همین در پاییز سال 2000 به Academy Of Art در " سن فرانسیسکو " رفتم و اون جایی بود که مربی (استاد) طراحی ام یعنی "تام ماتانو" رو دیدم و با مدرک لیسانس هنر از آکادمی هنر فارغ التحصیل شدم.

(تام ماتانو یک طراح زبردست ژاپنی است که درسال 1983 مدیر استودیوی طراحی مزدا در آمریکای شمالی شد. او در کارنامه اش عناوین دیگری چون مدیر استودیوی طراحی پیشرفته مزدا، مدیر طراحی مزدا در اروپا، طراح جنرال موتورز و ب ام و، از طراحان پروژه مزدا میاتا و MX5 و RX7 و... را دارد)

4. Academy Of Art چطور؟ چقدر بر روی تو تأثیر مثبت گذاشت و تو را به طرف هدفی که داشتنی هدایت کرد؟
من تجربیات عالی رو از Academy Of art به همراه دارم و آقای ماتانو مسائل علمی خیلی ارزشمندی رو از دورانی که در مزدا مدیر طراحی بود به دانشگاه آورد. اون در پایه ریزی و شکل گیری شالوده من در شهری که دنیا آن را با نام هنر و طراحی می شناسند نقش بزرگی داشت.

5. و در اینجا نقش رنو (اسپاینا) و فولکس واگن (کالیفرنیا) چه بود و چند سال تو در آنجا بودی؟
من دوران کارآموزی ام را دراین دو کمپانی گذراندم و اگر اینکار انجام نمی شد عملا پیدا کردن کارغیرممکن بود. من از هر دوی این کمپانی ها تشکر می کنم. در فولکس واگن امکان کار بروی پروژه های کمیاب و بی نظیری مثل خودروی کانسپت GX3 در سال 2006 را پیدا کردم و تمرکز اصلی من هم در طراحی داخلی بود که البته بخش هایی از طراحی من نیز در آخر برای نمونه نهایی مورد استفاده قرارگرفت. اما در رنو ماموریت و وظیفه دیگری داشتم و آن کا بروی طراحی بیرونی یک کوپه از داچیا بود.

 2006-Volkswagen-Gx3-concept

Volkswagen-Gx3
2006 - Volkswagen Gx3 concept

و چه سالی تو به هیوندای آمدی؟ اصلا چرا هیوندای را انتخاب کردی؟ ارتقاء رتبه کاری؟ مزایای بهتر؟ فضای کاری؟ (چون شنیده ام فضای کاری در هیوندای آمریکا خیلی خلاقانه و باز است)
شروع کارمن با هیوندای به زمانی برمی گردد که درسال 2007 از آکادمی فارغ التحصیل شده بودم. صادقانه باید بگویم هیوندای اولین کمپانی بود که من پیشنهاد رسمی همکاری داد، اما این تنها دلیل من برای انتخاب هیوندای نبود و آنجا امکانات زیادی برای رشد وجود داشت. بسیاری از برندهای خودرویی در دنیا هوییت طراحی قوی دارند و این یکی از پارامترهای مهم یک طراح برای کار و همکاری کردن است. هیوندای مصل یک بوم خالی نقاشی بود، آنجا برای طراحان مثل یک بهشت است.

6. درهیوندای روی چه مدل های کار کردی و تیم استودیوی طراحی هیوندای در آمریکا هم اکنون توسط چه کسی هدایت و مدیریتی می شود؟
از زمانی که من در هیوندای هستم، ما روی مد لهایی کارمی کنیم که قرار است همینجا در آمریکا فروخته شود و من بیشتر به خاطر همکاریم در دو مدل Nuvis 2009 و Curb Concept 2011 شناخته می شم. ما اخیرا نیز " کریستوفر چپمن" که مدیر طراح ب ام و در آمریکا بود را برای جلو بردن امور اجرایی به اینجا آورده ایم.

آرش بادیانلو7. آرش، تو هم با اروپایی ها کار کردی و هم کره ای ها. چه تفاوت بزرگی بین نگاه آنها به طراحی محصولاتشان وجود دارد؟
سوال خیلی سختی است! باور دارم که همه طراحان دررشته ما خیلی شبیه به هم هستند.

8. هیوندای و کیا بازار خیلی خوبی در آمریکا پیدا کرده اند. خیلی مدل هایشان در همانجا طراحی و تولید می شوند. . آنها رقبا اروپایی ها و آمریکایی ها و ژاپنی ها شده اند. فکر می کنی چند درصد از این موفق را می توان مدیون طراحی ماشین هایشان دانست؟
کارشناسان معتقدند طراحی تأثیر بزرگی در فروش یک خودرو دارند و به نظر من یک طراحی خوب هزینه خیلی زیادی نخواهد داشت.

9. به شخصه از بین خودروهای کره ای، آمریکایی، اروپایی و ژاپنی چه مدل هایی را دوست داری؟ یعنی طراحی کدام یک از خودروهای جدید را مدرن تر می بینی؟
من برای مهندسین آلمانی احترام خاصی قائلم، حس می کنم آلمان ها هر سال استانداردهای جدید رو وارد دنیای خودرو می کنند. اما اگر یک خودرو باشه که دوست داشته باشم آن را در گاراژ شخصی ام داشته باشم اون " لمبورگینی آونتادور" است! این Batmobile ماست! اگر کتاب مصور "بتمن" رو خونده باشید منظورم رو متوجه می شید!

10. از ماشین های کلاسیک چطور؟
مطمئنا Ferrari!

11. سیستمی که کره ای ها دراین چند ساله روی آن به جلو حرکت کرده اند به خدمت گرفتن بهترین مهندسین در بخش فنی و طراحی از سراسر دنیا بود و حالا این کار نتیجه داده. فکر می کنی این روند تا چه زمانی ادامه پیدا می کند؟ آیا روزی خواهد رسید که ارزش برند هیوندای و کیا به مرسدس بنز و یا آئودی نزدیک شود؟

با نظرت کاملا موافقم. روز اول کار من در اینجا و دراستودیوی طراحی هیوندای بود که به خودم می گفتم که مردم دارن به ما توجه می کنن. اگر نگاه کنی ما اینجا نیروی حرکتی رو به جلوی خیلی زیادی رو داریم. ما اخیرا خودروهای لوکس خیلی کمی رو مثل جنسیس و اکوئس به بازار معرفی کردیم که هدفش رقابت با برندهای اروپایی است. من نمی بینیم که هیوندای حرکت آرامی را داشته باشه. این تازه اول راهه!

12. این روزها طراحی صنعتی و Design Language کمپانی ها به کدام سمت می رود؟ خیلی ها شکایت می کنند از اینکه "گوردون واگنر" با طراحی های آسیایی اش درحال نابود کردن برند مرسدس بنز است و در حد افرادی چون برونو ساکو و پیتر فایفر نیست. به نظر نو دنیای طراحی به کدام سو درحال حرکت و پیشرفت است؟
شما یک تکه فلز رو می تونید خیلی تغییرات درش ایجاد کنید. ماشین می تونه مثل Fashion و یک گرایش و تمایل باشه که میاد و می ره. تو می تونی ببینی که گرافیک دماغه خیلی از خودروها داره به دهه 60 و 70 میلادی بر می گرده. برای همین من تعجب نمی کنم که خطوط طراحی برندها به سمت طرح ها الهام گرفته از طبیعت بره.

13. مثلا با سبک طراحی نسل جدید مرسدس بنز S کلاس موافقی؟
من فکرمی کنم این ماشین خیلی خوب فروش کنه. به نظرم مرسدس بنز تعادل رو در برندش در دنیا حفظ کرده. . اونها گاهی به عقب بر می گردند و بخشی از میراثشون را با خودشون میارن.

14. طراحی سوپر اسپورت های امروزی را چگونه می بینی؟ مثل مکلارن P1. لمبورگینی Veneno و البته Laferrari؟
مسیح تو میدونی ماشین مورد علاقه من چیه! در مورد مکلارن P1 مطمئن نیستم، چون یک چیز کاملا متفاوته، اگرچه یک شاهکار مهندسیه. خیلی از مردم به لمبورگینی Veneno علاقه دارند و فکرمی کنم خیلی از بچه ها پوستر آن را به دیوار اطاقشان زده اند! حتی شاید من! اما "لا فراری" به نظر یک فراری سطح بالا می یاد.

15. آیا با مراکز آکادمیک (دانشگاه ها) یا خودروسازان تا کنون در ایران تماسی داشتی؟
نه تاحالا نداشتم... اما علاقه دارم برای دانشجویان ایرانی کارگاه طراحی بگذارم.

16. و اینکه ایستگاه بعدی آرش بادینالو کجاست؟ بعد از هیوندای دوست دارد درکدام استودیوی طراحی کار کند؟ پیش والتر داسیلوا در فولکس واگن؟ در کنار هنریک فیسکر؟ یا مثلا Marek Reichamn در آستن مارتین؟
فکرنمی کنم به این زودی از هیوندای برم... اما کار کردن با فولکس واگن خیلی خوب و جذاب است.

17. و اینکه خیلی بی پرده و ساده بگو که طراحی امروز خودروها در ایران را چگونه می بینی؟ آیا اصلا تا حالا سمند، تیبا و یا رانا را دیده ای؟ وقتی این خودروها را می بینی چه حسی به تو دست می دهد؟!
خجالت می کشم که بگم بار اول هست که اسامی این خودروها را می شنوم! (اما بعد از اینکه تو به من گفتی در اینرنت اسامیشون رو جستجو کردم و خیلی غافلگیر شدم.)

18. و به عنوان سئوال آخر از تو بپرسم که جامعه طراحی صنعتی در ایران خیلی نوپا (به نسبت سایر رشته ها) و جوان است و نسل جدیدی که به آن وارد شده خیلی مسابقه گرا شده. . یعنی طرح های خوب و قوی به مسابقات طراحی پژو، interior Motive، Red Dot و... می برد و جایزه هم می گیرند و نهایتا با یک internship راهی آمریکا یا اروپا می شوند. خیلی از این جوانان هم آرزوی راه یافتن به art Center یا Pforzheim را دارند. آیا این رویه ای که این روزها جوانان ایرانی دنبال می کنند به نظر نو نتیجه بخش و مفید است؟ برای آنهایی که دوست دارند روزی مثل آرش بادیانلو در استودیوی طراحی خودروسازی معروف کار کنند چه توصیه ای داری؟

مطمئنا دانشجوهای ایرانی اگر در این دانشگاه های معروف تحصیل کنند خیلی سریع رشد خواهند کرد. زیرا درآنجا صنایع و کارخانجات در ارتباط نزدیک با مراکز آموزشی هستند و از تجربیات و داشته های هم استفاده می کنند. البته ما خیلی منابع آنلاین هم داریم که به دانشجویان در تعقیب کردن هدفشان کمک می کند. از زمانی که ماشین ها شامل شکل های پیچیده می شدند، انتظار میره تا طراحان سطح بالایی از اسکچ کردن و دانش طراحی رو داشته باشند. بنابراین شما می تونید خیلی راحت اون چیزی رو که می خواید به دنبالش برید. قلم رو بردارید و شروع به کشیدن اشکال و چرخ ها کنید. پس منتظر چی هستید؟ شروع کنید!

منبع: مجله ماشین، مرداد 1392، مصاحبه کننده: مسیح فرزانه
+ ویرایش ادبی و افزودن تصاویر 

نمونه طرح های آرش بادیانلو:

Renault-Velos-2005
Renault Velos  - 2005

NIssan-Hybrid
Nissan Hybrid - 2013

تهیه شده در: https://www.newdesign.ir/content/?id=1173&rnd=6583

نظر بازديدکنندگان (6)


مطالب مرتبط:
راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما