ارسال کننده: Phoenix
تاریخ: 1395/03/25
تعداد بازديد : 5485

چه می شود که بعضی از ایده ها خیلی خلاقانه و جذاب به نظر می رسند و ما را به تحسین کردن آنها و طراحان آن وا می دارند؟! اگر پاسخ این سوال را پیدا کنیم می توانیم بفهمیم که برای خلق ایده های خلاقانه، چکار باید کنیم یا بهتر هست بگوییم: چطور بیاندیشیم؟! برای کسانی که با تریز آشنایی دارند، یافتن این علت ها چیز خارق العاده ای (در عین خارق العاده بودن) نیست. با این وجود تحلیل یک محصول با تئوری تریز، خالی از لطف نیست.

بیایید ببینیم این ایده سطل زباله چه چیزی دارد که به نظر خلاقانه می رسد؟!

fexibin
ما اینجا چند عینک داریم... یا نه! می توانست شاید چند قرص باشد یا شاید چند تا کلاه، یا چند تا نوشیدنی! یا شاید چند تا ذره بین! مهم نیست این ابزارها چه هستند! مهم کارکرد آنهاست وقتی از آنها استفاده می کنم. این ابزارها به ما کمک می کنند از زاویه دیگری به ایده ها نگاه کنیم:

کارکردگرایی:
عینک کارکردگرایی را از روی میز بر می دارم و به چشمم می زنم و از زاویه دید کارکرد به این ایده نگاه می کنم. از این نوع عینک زیاد داریم، بفرمایید شما هم بزنید به چشمتان تا با هم ببینیم! شما را نمی دانم ولی من که چیزای جالبی دارم می بینم:

flexibin

می بینم که این سطل زباله در واقع اصلا سطل نیست! بلکه یه تیکه سیم مفتول است که با توجه به شکلی که طراحی شده، در بالا و پایین، سه قسمت جدا از هم دارد که برای کاری که باید انجام بدهند، کافی به نظر می رسند. بیایید ببینیم که برخی از اجزای اصلی یک سطل زباله چه کاری را انجام می دهند؟

اصلی ترین کار را قسمت پایین سطل زباله انجام می دهد که کارکردش تحمل وزن کیسه زباله و انتقال آن به سطح زمین است. به عبارت دیگر ، قسمت پایین سطل زباله واسطه ای است بین زمین و کیسه زباله. قسمت بالا هم که معمولا همین طور که در تصویر مشاهده می کنید، کار خاصی را انجام نمی دهد!

حالا دوباره به ایده سطل زباله خودمان (که سطل نیست!) نگاه کنیم که این کارکرد انتقال وزن کیسه زباله به زمین چطور تامین می شود؟ بله. توسط سه قسمت سیمی بالایی، نیروی وزن کیسه زباله به سه قسمت سیمی پایینی و سپس به زمین منتقل می شود. به همین سادگی! انتظاری که من از یه سطل زباله برای نگهداری زباله های خشک، مثلا در جایی مثل محیط کار دارم، در عین سادگی و با یه طرح متفاوت که اصلا سطل هم نیست؛ تامین می شود. چیزی که تا کنون این ایده را جذاب می کند، برآورده شدن کارکرد مورد نظر است، با با بیشترین سادگی که تا این لحظه از یه وسیله به نام سطل زباله دیده ایم!

ایده آل گرایی:
می توانیم عینک کارکردگرایی را از روی چشم برداریم. البته هنوز کار تمام نشده است! بیاید قرص ایده آل گرایی را بخوریم: اکنون دیگر به هر وسیله ای نگاه کنیم، در کنارش کسر ایده آلی آن را نیز می بینیم! بیاید به ایده مورد نظرم یه نگاهی بیندازیم:

این محصول از نظر ایده آل گرایی نیز نمره بهتری از ایده سطل زباله های متداول می گیرد! پس خلاقانه تر به نظر می رسد.

منبع گرایی:
بفرمایید نوشیدنی منبع گرایی!
در دیدگاه تریز، "منابع" هر چیزی در درون و بیرون سیستم هستند که از آنها هنوز به اندازه تمام و کمال استفاده نشده است. در سطل زباله های مشابه می بینیم که از قسمت بالایی سطل زباله معمولا در جهت کارکرد اصلی سطل زباله استفاده نمی شود و معمولا قسمتی برای اتصال درب سطل زباله است. ولی در این ایده جدید، از قسمت بالایی و خاصیت فنری مانند سیم مفتول (به عنوان یک منبع)، برای نگهداری کیسه زباله و تحمل وزن آن و انتقال به قسمت پایینی و سپس به سطح زمین، بسیار هوشمندانه و جالب استفاده شده است.

تضاد یابی:
بیایید با استفاده از ذره بین تضادیاب ببینیم چه تضادی در این ایده حل شده است که خلاقانه به نظر می رسد؟ در این ایده پارامتر بهبود داده شده ممکن است "Device complexity" باشد که در مقابل، با توجه به ساده شدن وسیله، معمولا پارامتر "Strength" وسیله مورد نظر کاهش می یابد. البته این چیزی است که من در ذره بین تضادیاب خودم می بینم و هرگز با اطمینان نمی توانم از صحت صد در صدی آن صحبت بکنم! شاید شما پارامترهای دیگری را ببینید.

با نگاهی به ماتریس تضادهای تکنیکی تریز، ماتریس به ما اصول متعددی را پیشنهاد می دهد:

حذف قسمت های اضافی:
یکی از اصول در مورد استخراج قسمت های اضافی سیستم مورد نظر صحبت می کند و پیشنهاد می دهد که فقط آن قسمتی که مورد نیاز است را نگه داریم، که البته در این ایده مشاهده می کنیم که بر خلاف سطل زباله های متداول، دارای سطح دایره ای در بالا و پایین نیست و تنها سه قسمت در بالا و پایین نگه داشته شده است.

معکوس کردن:
اصل دیگری، معکوس کردن را به ما پیشنهاد می دهد که همان طور که در منبع گرایی در موردش صحبت کردیم به جای استفاده از قسمت پایین سطل زباله، از قسمت بالایی برای تحمل وزن کیسه زباله استفاده شده است.

تعویض سیستم مکانیکی با میدان:
اما اصل 28 که تعویض سیستم مکانیکی با یک میدان (مغناطیسی، الکتریکی و ...) را به ما پیشنهاد می دهد را در این ایده نمی بینیم. البته همان طور که می دانیم لزوما تمامی اصل ها در یک محصول نباید استفاده شوند، ولی به نظر پیشنهاد خوبی است! مثلا تصور کنید زباله ها توسط یک میدان، در حالی که کنار هم جمع شده هستند در هوا معلق باشند! به نظر ایده خلاقانه ای است!

به نظر می رسد اکنون دیگر می دانیم چرا وقتی این ایده را برای اولین بار می بنیم، مثل خیلی از آدم های دیگر، بی درنگ می گوییم: "چه ایده خلاقانه ای!!!"

نویسنده: حمیدرضا مرآتی
منبع: http://exir.blog.ir/post/creative_idea 
+ ویرایش ادبی

تهیه شده در: https://www.newdesign.ir/content/?id=1428&rnd=5347

نظر بازديدکنندگان (4)


مطالب مرتبط:
راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما