ترکیب بندی متمرکز و غیر متمرکز:
اگر در روی سطح کاغذی که در اختیار داریم، یک نقطه ایجاد نماییم، تمام توجه به آن نقطه معطوف می گردد. این نقطه به تنهایی با کل سطح کاغذ در تناسب است.
حال اگر دو نقطه در سطح کاغذ ایجاد کنیم هر دوی آنها تلاش بی پایانی برای جلب توجه به وجود می آورند. این دو مثال ساده اساس ترکیب های «متمرکز» و «غیر متمرکز» را مشخص می کنند.
در برخی از ترکیب ها شاهد نوعی از ترکیب «متمرکز» هستیم که فقط یک یا چند عنصر هسته ی اصلی آن را تشکیل داده است. چنانچه عناصر دیگری نیز در تابلو وجود دارند، همه در جلب توجه بیننده به نقطه ی مورد نظر عمل می نمایند. این نوع ترکیب به ویژه در دوره ی انسانگرایی رنسانس، که انسان مرکز ثقل هر اندیشه و بینش فرهنگی بود، مورد استفاده بسیار قرار گرفت. در تابلوهای این دوره، انسان در مرکز ترکیب بندی قرار داشت و دیگر عناصر تشکیل دهنده ی اثر، همه در جهت جلب توجه بیننده به ان (انسان) عمل می نمودند.
در ترکیب های «غیر متمرکز» عناصر گوناگون، انسان، طبیعت، و اشیاء در چندین نقطهی اثر پراکنده می شوند و هر کدام به نوبه ی خود در ساختار کلی اثر نقش تعیین کننده ای دارند. چشم در این قبیل آثار در نقطه ای مشخص ثابت نیست و در سرتاسر نگاره گردشی موزون دارد. بیننده در این قبیل آثار به تجربه ی کم نظیری از نور و رنگ هدایت می شود که در دیگر آثار کمتر شاهد آن بوده است.
از نمونه های مشخص این نوع ترکیب، نگارگری سنتی ایران است. نگارگری سنتی ایران دارای حرکت است. از سطحی به سطح دیگر و از ورای همین حرکت است که وجد عارف منشانه ای در بیننده به وجود می آورد. نقاش قهوه خانهای نیز که ارائه ی منطقی همان جهان بینی است، بیننده را با خود در سطوح مختلف اثر به گردش وا می دارد، و با هر حرکت، حکایت تازه ای روایت می کند. از مشخص ترین ترکیب های متمرکز نقاشی دیواری لئوناردو داوینچی (1519-1452) از آخرین شام مسیح (ع) است.
ترکیب حلزونی:
نوعی از ترکیب است که با شکل دورانی، حلزونی شکل پدید می آید و بیشتر در نگارگری ایرانی استفاده می شود
ترکیب بندی حلزونی در نگارگری ایرانی
ترکیب مواج:
ترکیب های مواج در اینجا به دو صورت معرفی می گردند: نخست ترکیب های مواجی که معرف التهاب و اضطراب درونند، مانند آثار ونسان وان گوگ و دیگری ترکیب های مواجی که به نظمی موزون و حساب شده نزدیک شده و هیولای درون به نظمی هندسی فرجام یافته است. نظیر آثار هنرمند معاصر بریچیت رایلی، در ترکیب های مواج وان گوگ شور جنون آسای هنرمند که در سراسر منظره پخش شده است. هرگونه قاعده ترکیب بندی کهن را درهم می شکند و همه ی خط های میسر را در توده ی گردان پویایی که نماد جذب کامل هنرمند در دل طبیعت است در هم می پیچد.
برعکس در آثار بریژیت رایلی حرکت موج گونه ی زمان به قالب نظم بسیار دقیق و معقولی در می آید و نوعی دیگر از حرکت و زمان در تصویر معرفی می گردد.
ترکیب منتشر:
در «ترکیب منتشر» فضا به مفهوم نیوتن خود که همه چیز را به صورت توپر، ایستا و غیر قابل نفوذ و لایتغیر معرفی می کند، مطرح نیست. بلکه در این نوع ترکیب، فضا به مفهوم تداوم زمان و فضا نزدیک و در کل تصویر تبیین می گردد.
در «ترکیب منتشر» نقطه ی عطف، فضای مثبت و منفی، نور متمرکز، ایستایی و ... جایی ندارد و به عوض، تداوم گسترش، استمرار و پویایی جایگزین آن شده است. از نوع «ترکیب منتشر در نگاره های سنتی ایران، نقاشی های خاور دور و در آثار نقاشان معاصر نظیر تورس کارسیا، ژان بازن و پیتریانگ می توان سراغ گرفت.
راه های ارتباطی: اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما |