امروزه وجود خودرو، جزو لاینفکی از زندگی انسان ها شده و بسته به موقعیت جغرافیایی در هر منطقه ای از دنیا، علیرغم تنوع در تولیدات صدها سازنده با خودروهای گوناگون، معمولاً یک و یا چند خودروی خاص در هر کشور مورد توجه بیشتری نسبت به مدل های دیگر قرار می گیرد.
شاید بتوان نمونه بارز آن را در کشورمان خودروی پیکان دانست که طی مدت چهل سال با فرهنگ و زندگی ایرانیان عجین شده است و به عنوان خودروی ملی شناخته می شد. اما باز هم پس از توقف تولید خودروی پیکان، توسط شرکت ایران خودرو، محصولات دیگری مانند پژو 405 و سمند، نتوانست به خوبی جایگاه بازار فروش داخلی خودروهای کشور را پوشش دهد. دلیل عمده آن به غیر از قیمت عرضه شده محصولاتی اینچنینی چیز دیگری نبود که متاسفانه در ماه های اخیر همچنان سیر صعودی خود را طی کرده اند. این حقیقت واضح است که خودروهایی با قیمت های بالای 14 میلیون تومان نمی توانند جزو خودروهای ملی به حساب بیایند و قیمت خودرویی با حداقل امکانات رفاهی در محدوده 8 تا 10 میلیون تومان، بسیار در دسترس تر برای اقشار متوسط به پایین جامعه است. خلاء وجود خودروی پیکان، دقیقاً در زمانی احساس می شد که توان و میل به خرید خودرو در اقشار متوسط جامعه به اوج خود رسیده بود، بالطبع همین خلاء باعث به وجود آمدن بازار بالقوه ای برای شرکت سایپا و محصول خودروی پراید آن شرکت گردید. به نحوی که این خودرو، با قد و قواره کوچک، زیبایی نسبی و مصرف کم، به خوبی بازار فروش خود را به عنوان خودرویی ملی و یا به عبارتی مردمی و اقتصادی پیدا کرد.
شرکت سایپا و بخش تحقیقات و نوآوری، با در نظر گرفتن همین مسئله، و به وسیله فیس لیفت Facelift کردن های مختلف، سعی بر این داشته که این بازار پر سود را که بیش از نیمی از تولیدات کلیه خودروسازان داخلی را شامل می شود را حفظ کند. در این راستا، هم زمان با تولید خودروهای پراید هاچ بک و سدان تحت نام های نسیم و صبا، در اولین گام خودروی پراید 141 را عرضه کرد، که تغییرات عمده آن شامل تغییر در نمای عقب خودرو به حالت لیفت بک Lift back بوده، که با بازشدن درب عقب، شیشه عقب هم با آن باز می شد و با خواباندن پشتی ردیف دوم سرنشینان به صورت 60/40، فضای بیشتری جهت بارگیری در صندوق عقب حاصل می شد.
همچنین، تغییر ظاهری و چیدمان داشبورد و فضای داخلی با طرحی نوین تر، باعث به وجود آمدن تنوعی تازه تر برای خریداران شده بود. اما مشکلاتی مانند نبود برف پاک کن شیشه عقب و شیشه شور آن، همچنین جلو پنجره ای که زیبایی آن نسبت به زیبایی نمای عقب، در سطحی پایین تر قرار داشت، همچنین قیمت بالاتر آن در روزهای نخست عرضه آن، دلیلی شد که همچنان دو گونه صندوق دار و هاچ بک این خودرو، تقاضای بیشتری داشته باشد و ضمن اینکه بر بازار دست دوم گونه لیفت بک 141 هم تأثیر منفی گذاشته بود.
اما دومین محصول تغییر چهره داده پراید به تازگی راه خود را در بازار داخلی تحت نام پراید 132 باز کرده، که ابتدای امر با نگاه های مشکوک و پر از سئوال مردم قرار بدرقه شد، اما رفته رفته جای خود را در بازار محکم تر کرد، و با وجود اینکه عرضه کمتری نسبت به گونه قدیمی تر آن داشته، با تفاوت قیمت اندک، طرفداران خود را نیز دارد.
از نظر ظاهری، طراحان سعی بر این داشته، که در حد امکان برای مقرون به صرفه بودن و کنترل هزینه های اجرایی، در بدنه خودرو و گلگیرهای آن تغییری ایجاد نکنند. به همین منظور تغییراتی تنها در گریل، چراغ های جلو، درپوش موتور، صندوق بار عقب، و همچنین سپرهای جلو و عقب صورت پذیرفته گرفته است. در نمای جلوی این خودرو، سازنده با تغییر چراغ ها اصلی در قالب یک چراغ با دو لنز گرد کوچک و بزرگ در زیر شیشه های شفاف بلوری آن، و ایجاد زاویه کمی در ناحیه ابروی چراغ ها به سمت داخل، موفق عمل کرده است. همچنین با بزرگ تر کردن دایره لنزهای دو طرف و وارد کردن این فرم به بالای سپر جلو، شکل نوظهوری را به وجود آورده است. اما پیش از این، ما همین حرکت را در چراغ های جلوی خودروی پروتون جنتو رویت کرده بودیم. این در حالیست که خودروی نام برده، این حرکت رابا ظرافت بیشتری به انجام رسانیده است، و با فرم کلی حجم خودرو سازگاری کامل دارد، در حالی که در پراید 132، همین امر باعث بزرگ تر شدن بیش از حد لنزهای مربوطه شده، تا حدی که تصور زل زدن به جلو، با چشمانی گشوده به بیننده دست می دهد که متاسفانه احساس خوشایندی نیست.
در خصوص سپر هم طراحان سعی کرده اند که با خلق برش هایی تیز، که به قوس های ملایمی از بدنه ختم می شود با ایجاد سبک Hard Streamlines تلاش در آن داشته اند که حرکت های فرمی را به خودروهای امروز نزدیک تر کنند که تا حدی هم در این امر موفق بوده اند، اما وجود یک حرکت فرورفته افقی نسبتاً شدید، در ناحیه بالای منطقه مه شکن ها و هواکش زیرین، این حس را به بیننده القاء کرده اند که فرم کلی سپر، همانند خودروهای دهه هفتاد میلادی از بدنه اصلی جدا است. البته شاید همین امر به صورت هوشمندانه بیانگر توجه به حس نوستالژیک در طراحی و استفاده از عناصر قدیمی تر بوده و جای بحث بیشتری دارد. فضای خالی مخصوص نصب Fog lamps یا همان چراغ های مه شکن جلو، شاید برای آینده، نوید گونه مرغوب تر را بدهد، اما ورودی هوای میان این دو فرو رفتگی، در کمال سادگی، بیشتر تنها ابراز نقش می کند تا اینکه عنصری زیبا باشد. در خصوص گریل اصلی و یا همان جلو پنجره، باید گفت که دندان میانی خود را گویا از خودروی سمند به ارث برده است و طراحی کلی آن جای کار بیشتری داشت. ضمناً اگر پره های افقی درون آن هم به رنگ مشکی در می آمد، احتمالاً به دلیل وجود کنتراست تیرگی و روشنی بیشتر، زیباتر جلو می کرد، که احتمالاً به دلیل اینکه برای این کار می بایستی این قطعه، از دو قسمت جدا از هم ساخته می شد، در انجام آن تجدید نظر شده است.
و اما در نمای عقب کمتر با موارد منفی روبرو می شویم و نسبتاً فرم های مناسب تری ارائه شده است. تنها دلیلی که طراحان برای تغییر مکان جای پلاک، از روی صندوق بار و میان دو چراغ عقب، به ناحیه میانی سپر، داشته اند، همانا ایجاد تنوع در دید بینندگان و رانندگان خودروهای پشتی بوده است. شاید همین مسئله دلیلی برای تغییر جای پلاک در خوردروی لوگان فیس لیفت شده توسط طراحان سایپا باشد، منتهی در آنجا به صورت برعکس، این محل از روی سپر به صندوق بار تغییر محل داده شده است. انجام این کار باعث شده که فضای خالی نسبتاً وسیعی میان چراغ های عقب خودرو ایجاد شود که طراحان سعی داشته اند که با ایجاد دو خط افقی برجسته، که در طرفین در صندوق محو می شوند، سادگی بیش از حد این فضا را کاهش دهند. متاسفانه طراحان در انتخاب فرم لوگوی سایپا 132 و محل نصب آن، کمترین توجه ای به زیبایی بصری کرده اند که جا دارد در مورد آن تجدید نظر شود.
در مورد چراغ های خطر عقب و تغییرات کمی که در ان صورت گرفته است، وجود شیب ملایمی در لبه بالایی چراغ های عقب، کمی به چالاکی و حس شیطنت آن افزوده است. اما همان مورد که در فرو رفتگی سپر جلو به صورت یک خط افقی صحبت شد، در مورد سپر عقب هم این مطلب صدق می کند.
در نهایت یکی از بزرگ ترین ایرادهایی را که می توان به این خودرو وارد کرد، چیزی نیست به غیر از زهوارهای نصب شده بر کناره ها و درب های خودرو، که ما هرچه اندیشه کردیم، نتوانستیم دلیل قانع کننده ای برای وجود قوس رو به پایین در ناحیه زیرین آن پیدا کنیم. اگر این قسمت هم مانند ناحیه بالای آن، خطی صاف و افقی بود با منطق بصری بیشتر سازگار بود و زیباتر جلو می کرد، همین ایراد را در گونه 141 نیز مشاهده می شود.
در نهایت، اگر به این خودروی استراتژیک شرکت سایپا، توجه بیشتری گردد، تا حضور احتمالی یک رقیب جدید در آینده، همچنان یکه تاز بازارهای داخلی خواهد بود. اما با توجه به سلیقه رو به رشد مردم ایران، که امروزه با حضور رنگارنگ خودروهای وارداتی، حساس تر نیز شده است، لذا بد نیست که مسئولین و تصمیم گیرندگان، به تغییرات جدی تر در این خودرو بیشتر فکر کنند و تنوع بیشتری در بازار عرضه آن ایجاد کنند. چه بسا غفلت در این امر و دل خوشی به بازار پر رنگ این محصول، باعث عدم توجه به تغییرات ناگهانی اقتصادی و قوانین واردات شود، و باید این مثال را در نظر گرفت که اگر هم در کنار ساحل دریا سکونت داریم، همیشه به فکر طوفان و سونامی های احتمالی باشیم.
جا دارد تغییرات در خودرو، همانند عرضه خودروی پژو پارس بر مبنای 405 در زمان خود، که یکی از بهترین تغییرات در زمان خود بوده و هست، به جای فیس لیفت های ناچیز، به Redesign های قوی تر چشم بدوزیم و از هزینه کردن در این راه نهراسیم و از توانایی طراحان خلاق جوان و پتانسیل و توانایی ساخت نمونه در داخل کشور به حد معقول استفاده نماییم. تا حدی که تغییر کلی بدنه پراید کنونی، با حفظ شاسی، چهار چوب و پلت فورم کلی آن، می تواند آب حیات تازه ای برای این خودرو و بازار بزرگ آن در ایران باشد.
منبع: خودروی امروز، فرزاد برخورداری
راه های ارتباطی: اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما |