ارسال کننده: دال عین
تاریخ: 1387/11/10
تعداد بازديد : 9737

walkmanشاید شما هم تصور می کنید که شرکت «سونی»، مخترع نخستین وسیله قابل حمل پخش موسیقی از کاست یعنی «واکمن» است، ولی ظاهرا این طور نیست!

داستان رایجی که تا به حال در مورد اختراع واکمن خوانده بودیم، این بود:
واکمن در سال 1978 به وسیله یکی از مهندسین سونی به نام «نبوتوشی کیهارا» برای رئیس وقت شرکت یعنی آقای «موریتا» ساخته شد. از آنجا که موریتا به صورت مرتب سفرهای طولانی هوایی بر فراز اقیانوس انجام می داد، دوست داشت که بتواند در طی این سفرها به موسیقی گوش کند. موریتا از نام «واکمن» متنفر بود و دوست داشت که این نام تغییر کند، اما از آنجا که تبلیغات این وسیله با نام واکمن قبلا شروع شده بود و تغییر تبلیغات بسیار گران می شد، از عوض کردن نام صرف نظر کرد.

نخستین واکمن تولید شده، مدل TPS-L2 نام داشت و به رنگ آبی و نقره ای بود. فروش عمومی این وسیله، دقیقا از اول جولای سال 1979 شروع شد.

اما داستان شکل گیری ایده واکمن، چیز دیگری است:
نخستین وسیله قابل حمل پخش کننده نوارهای کاست صوتی، Stereobelt نام دارد. این وسیله در سال 1972، یعنی 6 سال قبل به بازار آمدن واکمن اختراع شد. آندره اس پاول Andreas Pavel، مهندس آلمانی-برزیلی، مخترع این وسیله بود.

Stereobelt
Stereo Belt

آندره اس پاول در آلمان متولد شد، در 6 سالگی پدر پاول، کاری در یک گروه صنعتی در برزیل به دست آورد و به همین خاطر آنها خانوادگی به برزیل مهاجرت کردند. در سال های پایانی دهه 1960، پاول و دوستانش مرتبا در خانه اش در سائو پائولو گرد هم می آمدند و در مورد سیاست و فلسفه صحبت می کردند و در این بین به موسیقی های مختلفی از جمله باخ و Janis Joplin گوش می کردند. در طی این ملاقات ها و صحبت ها آنها به کرات آرزو می کردند که ای کاش راهی پیدا می شد که بتوانند موسیقی مورد علاقه خودشان را با خود به هر جایی که می خواهند، ببرند.

پاول به عنوان مدیر اجرایی سابق تلویزیون و ویرایش گر کتاب، «استرئو بلت» را تحت تأثیر همین آرزوهای محفل دوستانه، اختراع کرد.

نخستین بار در فوریه سال 1972، در کوهستان «سنت مورتیز» سوئیس این وسیله مورد آزمایش قرار گرفت. وقتی پاول دکمه play را فشار داد، نخستین ترانه ای که پخش شد، ترانه Push Push با صدای Herbie Mann و Duane Allman بود. در این لحظه، پاول حس کرد که در فضای کوهستان زیبای سنت مورتیز، شناور شده است.

پاول، حس کرد که وسیله اش واقعا کاربردی است و مورد استقبال مردم قرار می گیرد، به همین خاطر به شرکت های متعددی از جمله ITT، گروندیک، یاماها و فیلیپس مراجعه کرد تا استرئوبلت را به تولید انبوه برساند، اما هیچ کدام از این شرکت ها از طرح او استقبال نکردند. آنها عقیده داشتند که مردم حاضر نمی شوند برای گوش کردن موسیقی در محیط عمومی، هدفون به گوش بگذارند!

گرچه برای ما عجیب به نظر می رسد که چرا این شرکت ها از چنین طرحی استقبال نکردند، اما باید تا حدی هم حق را به آنها بدهیم. خود آقای پاول در مصاحبه ای با نیویورک تایمز گفته است که در آن سال ها هر وقت در بیرون، استرئو بلت را به همراه می برد و به موسیقی گوش می کرد، مردم مثل یک دیوانه به او خیره می شدند!

پاول گرچه ناامید شد، اما برای محافظت ایده اش، چند سال بعد، یعنی در سال 1977، در ایتالیا، اختراعش را ثبت کرد. برای محکم کاری سال بعد هم اختراعش را در کشورهای آلمان، انگلیس، آمریکا و ژاپن ثبت کرد.

سونی فروش عمومی واکمنش را از سال 1979 آغاز کرد، اینجا بود که پاول معترض شد و بعد از 8 سال مذاکره بین پاول و سونی، سرانجام در سال 1986، سونی حاضر شد که بابت فروش دستگاه البته فقط در آلمان حق امتیاز به پاول بپردازد.

اما بعد از این، دور دوم جدال های قانونی بین پاول و سونی، این بار در انگلیس، شروع شد، که سرانجام منجر به این شد که سونی مجبور شد سه میلیون دلار دیگر در سال 1996 به پول پرداخت کند.

موضوع به همین جا ختم نشد، در سال 2003، پاول، سونی را تهدید کرد که در سایر کشورهایی هم که دستگاه را ثبت اختراع کرده است، اقدام به شکایت قانونی کند. به همین خاطر سونی برای خاتمه دادن به این دردسر، حاضر شد، 10 میلیون دلار دیگر به پاول بپردازد!

اما اگر از وسیله های پرتابل پخش کننده موسیقی از نوار کاست صرف نظر کنیم، ایده و آرزوی به همراه داشتن موسیقی در همه جا اصلا چیز تازه ای نیست. در ایران خودمان هم جوانان به طور خاص و همچنین عموم مردم به دنبال راهی برای بردن موسیقی به دل طبیعت و همه جا بودند؛ اوایل دهه 40، دوران صفحه های 45 دور و عصر گرام های صحرایی (برق و باطری) «توپاز» از راه رسید. این گرامافون ها دو تکه داشت؛ در، شامل بلند گو و بدنه که اصل دستگاه بود. صدای خوانندگان را می شد هرجا شنید. به خصوص مثل اینکه این گرام ها را برای سیزده به در ساخته بودند.

جستجویی در اینترنت با کلید واژه Portable Gramophone، نشان می دهد که در سال های دهه 1930 استفاده از چنین گرامافون های قابل حملی رواج داشت، احتمالا گرامافون های صحرایی یا توپاز هم این چنین ساختمانی داشتند:

گرامافون قابل حمل
ساختمان گرامافون قابل حمل

همین سال ها گرام ماشین هم رایج شد: صفحه را در شکافی فرو می کردی و به موسیقی مورد علاقه ات گوش می کردی، اما این نوع گوش کردن موسیقی، برای بعضی از مسافران تاکسی و خطی عذاب الیم هم بود. چون سلیقه ها جور نبود. شوفرهای خط شمیران - مثلاً- عادت داشتند صدای ضبط را بلند کنند …

اوایل دهه 50 وسیله دیگری مد شد به نام «کارتریج» که از نظر اندازه و شکل به نوارهای ویدیویی بتاکم شبیه بود. یک حلقه نوار دو ساعتی بود که خود به خود به اول برمی گشت و تعدادی کار را پشت هم در خود داشت. این نوارها زمانی که بی ام و های 1800 و،2000 آلفارومئو، پیکان جوانان در خیابان ها راه افتادند مد شد. کارتریج خیلی دوام نیافت. چون روزگار طلایی کاست باید فرا می رسید.

کارتریج ها در دو مدل ابتدا چهار ترک و بعدها 8 ترک ساخته شدند، نختسین بار در سال 1952، برناردو کوسینو، کارتریج را اختراع کرد. کارتیج یک قرقره داشت که یک نوار پلاستیکی آغشته به اکسید فلزات را می گرداند. در اینجا ساختمان درونی یک کارتریج 8 ترکه را مشاهده می کنید:

کارتریج 8 ترک

و البته افراد دیگری هم برای داشتن موسیقی در همه جا ابتکاراتی به خرج داده بودند. دیدن عکس وسیله پرتابل پخش رادیویی آقای «پل جانسون» شاید برایتان جالب باشد. او این وسیله را که با دو باطری خشک کار می کرد در سال 1957 اختراع کرد تا بتواند طی کار باغبانی به ایستگاه های رادیویی مورد علاقه خود، گوش کند!

در عصر آی پاد و MP3های متنوع، در زمانه ای که همه موبایل ها کارکردهای چندگانه از جمله پخش موسیقی یافته اند و در هنگامه ای که می توان به به کمک سایت هایی مثل پاندورا به میلیون های قطعه موسیقی دلخواه گوش کرد یا آنها را دانلود کرد، گاهی فراموشمان می شود که همین یک دهه قبل، وضعیت مان به چه ترتیب بود!

تهیه شده در: https://www.newdesign.ir/content/?id=457&rnd=5837

نظر بازديدکنندگان (3)


مطالب مرتبط:
راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما