چه نیازی به تعریف رشته های علمی هست و اصلا اینکه یک رشته علمی چه تعاریفی می تواند باخود بیاورد چه دردی از چه کسی دوا خواهد کرد؟!
شاید پرسیدن پرسش هایی از این دست چندان عقلانی نباشد! لیکن پاسخ این گونه سولات مفاهیم عمده ای را روشن می کند که خود از اصول بنیادین تعاریف آتی هستند.مثلا پرسیدن اینکه نقطه چیست (؟) شاید چندان عقلانی نباشد. لیکن پاسخ به اینگونه پرسش ها چراغ راه دانشمندان اعصار بوده، هست و خواهد بود و پاسخ گویی به پرسش بالا روشن گر نگاه تمامی بشر به آینده خویش است!
پاسخ به پرسش هایی از این دست تنویر نگاه بشر امروز است که در کجا ایستاده است. نیاز به تعریف زمینه های علمی مقصد غایی یک اراده را روشن و اصول مدون برنامه ریزی برای آن رشته را مشخص می کند تا گریز از آن اصول نوعی بی نظمی و التقاط تلقی شود.
در تعریف طراحی صنعتی مفاهیم متفاوتی دخیل هستند که این تداخل مفاهیم عمده دلیل گریز این رشته علمی-هنری-صنعتی از چهار چوب تعاریف است. در این زمینه نظریات مختلفی مطرح است که قاطعانه مورد تایید نیستند و حتی اکیدا منتفی نمی شوند. این که در فرآیند تعریف طراحی صنعتی همواره سایر مقولات بنیادین علمی و هنری در یکدیگر پیوند می خورند شاید عمده دلیل پراکندگی مفاهیم باشد. چراکه در تعریفی که از "محصول" می شود، گستره مصرف کنندگان و تولید کنندگان، فکر را از تمرکز به قشری خاص از نیازها معطوف نمی کند و این نشان دهنده عدم تمرکز این رشته صنعتی-هنری بر زمینه ای خاص و به طور عام جامعه ای ایده آل است. آنچه مسلم است نقطه پیوند نیازهای مصرف کنندگان است که به عنوان نخستین گام فرآیند طراحی تمامی مقاصد را تحت الشعاع دارد و نظارت و مدیریت این فرآیند خود فرصتی متفاوت را طلب می کند که به طور جداگانه ای به آن خواهیم پرداخت.
شاید بتوان مفاهیم طراحی صنعتی را در مقاصد آن جستجو کرد. در سایر رشته ها می توان از قشر مقصد آن رشته بر تعاریف آن نیز تا حدودی فایق آمد! به عنوان مثال رشته پزشکی با تمرکز بر سلامت بیمار (تحت هر شرایطی) نا خود آگاه مفاهیم ثابتی را بر ذهن می نشاند که همین تعریف درشاخه های دیگری همچون دندان پزشکی، روان شناسی، پیراپزشکی و... قابل تعمیم است. در برخی رشته ها شاید برای تعاریف موجود بایستی به کلیتی عام تر پرداخت. در حقیقت تعاریفی همچون "برطرف ساختن نیاز سلامت افراد" خود تعریفی است جامع و همه فهم که تمامی زیر مجموعه ها و خود رشته را معرفی می کند و این نشان دهنده کامل و کافی بودن تعریف است.
لیکن در تعریف طراحی صنعتی عملا یافتن "مقصد و مقصود طراحی صنعتی" با نارسایی و عدم پوشش بخشی از مقصد همراه است که این نکته همواره مثال نقض تعاریف موجود بوده است. به عنوان مثال اگر بگوییم "طراحی صنعتی، همان طراحی محصول است، در حقیقت بسیاری از جنبه های این رشته از حیطه تعریف خارج می شوند! و از آن جمله طراحی محیط، طراحی تجربه، مدیریت طراحی، مدیریت فرآیند تولید،تولید و.... در حقیقت تک تک حروف تعاریف حاوی بار معنایی خاصی هستند که ذهن را به کنجی معطوف می کنند و این نقطه قوت و هم زمان ضعف تعاریف است. بنابراین تعاریف موجود همگی برگرفته از نگاه معرف خویش است. افراد و گروه های مختلف با گرایش های متفاوت از طراحی صنعتی در تعریف این رشته به نوعی ناخود آگاه، غرض ورزانه به تعریف آن می پردازند که این حاوی نکته مهم و قابل تاملی ست و آن "عدم تمرکز بشر بر تمامی مفاهیم علمی" است. از آنجا که تمرکز بر تمامی علوم عملا غیر ممکن و ادعایی بیش نیست پس انتظار آنکه فردی بتواند شخصا با تمرکز بر یک جزء از کلیت "طراحی صنعتی" به تعریف آن بپردازد، امری غیر واقعی است. به این ترتیب از افراد به اجتماع ها می رسیم و اینکه چگونه نهادها و جوامع طراحی صنعتی به تعریف خط مشی خود می پردازند.
جامعه طراحان صنعتی امریکا: طراحی صنعتی،خدماتی است حرفه ای که برای خلق و گسترش مفاهیم و تخصص ها ارائه می گردد تا به بهینه سازی کاربرد، ارزش و ظاهر محصولات و سامانه ها، آن هم به منظور ایجاد سود دو جانبه برای مصرف کننده و تولیدکننده بپردازد
Industrial design (ID) is the professional service of creating and developing concepts and specifications that optimize the function، value and appearance of products and systems for the mutual benefit of both user and manufacturer
موسسه طراحی پیشرفته: طراحی صنعتی فرایندی اساسی است که در آن برای بهبود زندگی بشر و بهبود شرایط آن، جهان طبیعت و ماورای ان را به خدمت گرفته می شود.
It is the essential process by which we have engaged the natural world and one other، in order to both survive and improve the human condition
All attach great importance to design as a tool for the creation of both cultural and economic values
جامعه طراحان صنعتی انگلستان: طراحی یک تصمیم آگاهانه است که فرآیندی را می آفریند که اطلاعات (ایده) به مفهومی خارجی در قالب قابل لمس (محصول) و یا غیر قابل لمس (خدمات) تبدیل می گردد.
'Design is the conscious decision making process by which information (an idea) is transformed into an outcome، be it tangible (product) or intangible (service)
دانشگاه هنر امریکا: طراحی صنعتی برروی اجزای محیط، اشیاء، سامانه ها و فضاهایی که زندگی روزانه را شکل می دهند تمرکز دارد.
Industrial Design focuses on the "built environment"- the objects، systems and spaces that shape daily living
در تعریفی که جوامع طراحی صنعتی ارائه می دهند نکته قابل تامل،توجه به فرآیند خلاقانه ای است که باعث ایجاد ایده و مفهوم می گردد. اگرچه برای ایجاد یک مفهوم اولیه عناصر دیگری همچون نیاز شناسی و استعداد طراح و... نقش انکار ناپذیری را ایفا می کنند، لیکن تمامی فرآیند ها در نهایت تحت تأثیر نحوه ارائه و استخراج ذهنی طراح هستند. بی تردید طراح صنعتی تحت تأثیر علومی نظیر ریاضیات، هندسه، فیزیک، شیمی و حتی نجوم است. ولی قدر مسلم این است که نیاز بشر به زیبایی و مفاهیم احساسی تمامی این علوم را تحت تأثیر خود دارد و آنچه مصرف کننده مدرن در جستجوی آن است در عام ترین مفهوم خود احساس آرامش و زیباییست.
مفاهیمی از این دست شاید بیان گر گرایشات خاص زمانی و مکانی باشند که در طول زمان دچار دگرگونی می شوند ولی این دگر گونی شالوده تفکرات آینده هستند و به گفته ی نیوتون "ما برروی شانه های گذشتگانمان ایستاده ایم و آینده را می نگریم...".
وجود گرایشات متفاوت در طراحی صنعتی و تأثیرات آنها بر تعاریف این رشته خود نماد گستردگی ادراک مفاهیم آن است. "ساده زیباست" از شعارهای معروف دهه های نه چندان دور است که با خود تعاریف خاصی به ارمغان آورد. گذشته از افرادی که این شعار نقل قول آنهاست، می توان گرایشات زمانی و مکانی را عمده دلیل ایجاد نظام های فکری غالب دانست. وجود نوعی تفکر پیش رو و به قولی آوانگارد که ادراک مصرف کننده مدرن را با خود همراه می سازد از نقاط مورد انتقاد منتقدین طراحی صنعتی ست که ذهن را سفسطه می کند. اینکه در تعریف این رشته به چه اصولی پایبند هستیم، هیچ گاه نمی تواند جایگزین علایق بازار و حتی مصرف کننده صرف باشد. این طرز نگاه لزوما به این رشته معطوف نمی شود و ما نمونه های آن را در علوم نظری چون معماری، عمران، شهر سازی و... نیز به روشنی شاهد هستیم. این عمیقا ارمغان تجدد و نگاه رادیکالی بشر امروز است. پرداختن به مفاهیم اخلاقی و معنوی در تعریف این علوم امروزه جایگاه به خصوصی یافته است و تبعیت فرم (شکل) از "احساس" به جای "عملکرد" شاید بارزترین پیشنهاد شرق برای باتلاق تعاریف غرب باشد.
قدر مسلم نگاه بی طرفانه به مقوله "طراحی صنعتی" ست که اعتماد طراحان را به خود جلب می کند و عملا نمی توان از هیچ یک از توانایی های این رشته چشم فروبست. جان هسکت نویسنده برجسته کتاب "طراحی صنعتی" می گوید: "طراحی صنعتی خود مسئله است و نه راه حل"
این تعریف، بیانی کلی و جامع از توانایی "طراحی صنعتی" است و عملا حجت را تمام می کند. ولی بسیاری از حقایق را آن قدر مختصر به زبان آورده است که دیده نمی شوند! می توان گفت طراحی صنعتی راه حلی برای گریز از مسئله است لیکن این طراح است که "طراحی" برایش مسئله است... نیاز بشر به یافتن بهترین راه زندگی غایت "طراحی صنعتی" ست و وجود آن امروزه در جوامع پیشرفته به شدت احساس می شود و به این ترتیب شرکت های تولید کننده بیش از پیش بر این حیطه سرمایه گذاری می کنند. بنابر این نیاز به تعریفی جامع از طراحی صنعتی پس از حدود یک قرن از تولد "طراحی صنعتی مدرن" هنوز به شدت احساس می شود.
منبع: http://mtohidifar.blogfa.com/post-7.aspx نوشته مصطفی توحیدی فر
راه های ارتباطی: اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما |