سایت Electrolux فینالیست های مسابقه سال 2010 خود را اعلام نمود، که در بین آنها نام آقای محسن آهی اندی دانشجوی طراحی صنعتی ورودی 84 دانشگاه علم و صنعت نیز به چشم می خورد. طرح ارائه شده توسط محسن آهی، یک ماشین ظرف شویی قابل حمل است که به کمک تکنولوژی اولتراسونیک، آلودگی های ظروف را پاک می کند. در طراحی این وسیله دو جنبه طراحی سبز و صرفه جویی در فضا به طور هم زمان در نظر گرفته شده است.

سایر طرح های برنده در این مسابقه را از طریق این لینک می توانید مشاهده نمایید:
http://www.electroluxdesignlab.com/2010/07/electrolux-design-lab-2010-finalists/#more-1985

ضمن تبریک به آقای محسن آهی اندی توجه شما را به توضیحات ایشان در مورد این طرح جلب می کنیم:

پروسه طراحی بر پایه یک سری از داده های اولیه که از بررسی مجموعه ای از trend های مربوط به سال 2050 به دست آمده بود شروع شد، به گونه ای که قبل از نتیجه گیری از داده ها هنوز category خاصی مدنظرم نبود. پس از نتیجه گیری از آنالیزها و دسته بندی آنها در رابطه با رفتارهای مصرف کننده، شاخصه های شهرنشینی و احترام به منابع طبیعی و ارتباط اطلاعات به دست آمده به category کار شده مراحل ایده پردازی کانسپت شروع شد.

فرم کپسول مانند در این کانسپت بیشترین نزدیکی را به یکی از مفاهیم اصلی طرح یعنی پاک و ایزوله ماندن ظروف در زمان های غیر از استفاده را داشته است (مانند کپسول های دارویی).

از مفاهیم اصلی مرتبط با Theme of compact living مفهوم Dematerialization (به عنوان یک mega trend) می باشد و از طرفی خود dematerialization می تواند در 2 حوزه ی intangible & tangible مطرح شود با این مقدمه کانسپت را در این 2 حوزه بررسی می کنم:

tangible:
1) تناسب فرم محصول با ظروف حجم کلی را به حداقل رسانده است.
2) عدم نیاز به منبع الکتریکی ثابت، قابلیت جابه جایی و قرارگیری در هر فضای دلخواه از آشپزخانه فراهم کرده
3) ابعاد کلی کانسپت به واسطه نتیجه گیری ازنیاز به ظروف کمتر در وعده های غذایی بر پایه trends کمتر شده

intangible:
1) ارائه هم زمان دو عملکرد ماشین ظرفشویی و جاظرفی در مسافرت های کوتاه به دلیل قابلیت حمل محصول
2) قابلیت تبدیل باقیمانده مواد غذایی در محصول به موادی قابل استفاده، مواد قابل استفاده حاصله (به صورت کود) می تواند عاملی برای ترغیب مخاطب در جهت ایجاد فضای سبز خانگی باشد. حذف شدن نیاز به محصول یا سیستم هایی با کارایی مشابه که برای فضاهای سبز خانگی این امکان را(نیاز به کود تازه) را فراهم می کرده که به نوبه خود هزینه بر و زمان بر بوده است.

نتایج آنالیز trends بر حذف فرآیند پاک کردن ظروف کثیف برای مصرف کننده تأکید داشته است. این کانسپت به دلیل از بین بردن تجربیات بد (bad experience) که کاربر از پروسه شستشوی ظروف مانند وقت گیر بودن، تماس پوست با آب و مواد شوینده و... در ذهن دارد می تواند قابل توجه گردد.

دراین کانسپت وظیفه کاربر تنها به قراردادن ظروف کثیف و برداشتن ظروف پاک شده برای استفاده مجدد خلاصه گردیده و محصول تمامی پروسه زدودن کثیفی و حتی بازیافت آن را را handle می کند.

بررسی های انجام شده در رابطه با مصرف کننده و کانسپت در 4 گروه قرار می گیرد:
1)بررسی عادات رفتاری مصرف کننده و تغییرات آن در آینده individualism families will be accustomed to individual mealtimes.
2) بررسی روش زندگی مصرف کننده در آینده؛ مصرف کننده زمان کمتری نسبت به انجام home responsibilities در آینده خواهد داشت. همچنین تکنولوژی هوشمند با جهت آسان کردن زندگی مصرف کننده در نظر گرفته شده است.
3) بررسی تمایلات و خواسته های مصرف کننده: تمایل به استفاده از وسایلی که تا حد امکان انجام چنین فعالیت هایی را handle کنند.
4) بررسی عواملی که در رابطه ای مستقیم هم با محصول و هم با مخاطبند.

منبع خبر: http://www.idiust.com/node/101