1- تعداد راه حل های طراحی بی شمار است:
از آنجا که مسأله های طراحی را نمی شود به طور جامع توضیح داد، برای چنین مسائلی هرگز فهرست کامل از تمام راه حل های ممکن نمی توان ارائه کرد. در این مورد دو نظر وجود دارد.
اول اینکه برخی نویسندگان که با پایه ی مهندسی در باره ی روش شناسی طراحی می نویسند، از تنظیم طیف راه حل های ممکن سخن می گویند. چنین معنایی به روشنی متکی بر این فرض است که مسئله ی طراحی را می شود واضح و روشن توضیح داد.
دوم اینکه مسائل طراحی تا حدود زیادی درک ناشدنی و نامشخصند. بنابراین نباید انتظار داشت همه ی راه حل های یک مسئله را تشخیص داده و فهرست کنیم. شاید این نظری است که بیشتر برای راه حل های طراحی صدق کند.
2- راه حل بهینه ای برای مسئله ی طراحی وجود ندارد:
طراحی تقریبا همیشه متضمن سازش و کنار آمدن است. گاهی ممکن است اهداف مطرح شده در تقابل مستقیم با هم باشند. مانند راننده هایی که هم طالب شتاب بیشترند و هم طالب مصرف بنزین کمتر.
به ندرت ممکن است طراح بتواند خواسته ای را به بهترین نحو پاسخ گوید بدون آنکه به جای دیگری لطمه وارد کند. حال این مسئله که سازش و برقراری تعادل چگونه انجام می شود امری است منوط به داوری ماهرانه. بنابراین هیچ راه حل بهینه ای برای مسئله ی طراحی وجود ندارد ولی طیفی از راه حل های قابل قبول وجود دارد.
نقد و ارزیابی راه حل ها مثل اتخاذ تصمیم طراحانه امری از نوع داوری است. هیچ روش تدوین شده ای برای تشخیص راه حل خوب یا بد وجود ندارد، و هنوز بهترین آزمون هر طرح آن است که صبر کنی و ببینی که در عمل چقدر خوب کار می کند.
راه حل های طراحی هرگز کامل نیستند و غالباً نقد کردن آنها از کشف کردنشان ساده تر است. طراحان باید بپذیرند که تقریباً همیشه از بعضی لحاظ برای بعضی افراد، اشتباهِ کار محسوب می شوند.
3- راه حل های طراحی غالباً پاسخ هایی کلی دارند:
هر ایده در راه حل اغلب پاسخی منسجم و کلی به تعدادی از مسئله هاست. به ندرت امکان دارد که بشود راه حل طراحی را تجزیه کرد و با تطبیق دادن آن با مسئله بیان کرد که کدام بخش از راه حل پاسخ کدام بخش از مسئله است.
4- راه حل های طراحی خدمت به شناخت و دانش هستند:
همین که ایده ای شکل می گیرد و طرحی کامل می شود جهان به نحوی تغییر می یابد. هر طرحی چه ساخته شود و چه حتی روی میز طراحی باقی بماند، به نحوی نمایانگر پیشرفت است. راه حل های طراحی خود موضوع مطالعه ی دیگر طراحان و اظهار نظر منتقدان هستند. نسبت آنها به طراحی مانند نسبت فرضیه ها و نظریه ها به علم است.
5 - راه حل های طراحی جزئی از دیگر مسئله های طراحی هستند:
راه حل های طراحی داروی همه ی درد ها نیستند و معمولاً به همان اندازه که تأثیرات خوب برای راه حل های طراحی در نظر گرفته می شود تأثیرات نامطلوبی هم دارند.
اتومبیل مدرن، در جهانی که مردم می خواهند در مسافت های کوتاه و متوسط بدون امکان پیش بینی قبلی تحرک زیاد داشته باشند، راه حل شگفت و پیچیده ای برای مسئله ی حمل و نقل شخصی است. با این همه وقتی این راه حل برای تمام جمعیت استفاده می شود مجبور به طراحی جاده هایی می شویم که شهرها و روستاها را می درد. و همچنین آلودگی ایجاد شده نیز به سهم خود معضلی شده است ولی اکنون دیگر حتی اتومبیل در ترافیک متراکم گرفتار شده است و نمی تواند به خوبی کار کند. این مثال بارزی از این اصل است که هرچه طراحی می شود فقط مسائل را حل نمی کند بلکه مستعد آن است که مسائل تازه ای نیز ایجاد کند.
منبع: کتاب طراحان چگونه می اندیشند، نوشته ی برایان لاوسون، ترجمه ی دکتر حمید ندیمی.
راه های ارتباطی: اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما |